مفهوم جهانی شدن (Globalization)

    نویسندگانی چون رابرتسون جهانی شدن را یک امر تاریخی و غیربدیع عنوان می کنند در حالیکه عده ای دیگر آنرا از خصیصه ویژگیهای خاص دوره حاضر می دانند. به لحاظ رویکردهای متفاوت در مورد ماهیت جهانی شدن این مقوله را در چارچوب فرایند تاریخی و به عنوان یک پروسه تاریخی مورد توجه قرار
می دهد در حالیکه در دیدگاه رادیکال جهانی شدن دارای ماهیت پروژه ای است که از سوی نظام حاکم جهت هژمون نمودن سیاست، اقتصاد و فرهنگ لیبرال طراحی گردیده است
می دهد در حالیکه در دیدگاه رادیکال جهانی شدن دارای ماهیت پروژه ای است که از سوی نظام حاکم جهت هژمون نمودن سیاست، اقتصاد و فرهنگ لیبرال طراحی گردیده است می دهد در حالیکه در دیدگاه رادیکال جهانی شدن دارای ماهیت پروژه ای است که از سوی نظام حاکم جهت هژمون نمودن سیاست، اقتصاد و فرهنگ لیبرال طراحی گردیده است.    مگ گرو در تعریف جهانی شدن می گوید: جهانی شدن به فرایندی اطلاق می شود که از طریق آن حوادث، تصمیمات و فعالیت های یک بخش از جهان می توانند نتایج مهمی برای افراد و جوامع در بخش های بسیار دور کرده زمین در برداشته باشد.

   "دیوید روی" که جهانی شدن را از منظر فشردگی فضا و زمان مورد توجه قرار می دهد در تعریف این مقوله می گوید: جهانی شدن به مرحله ای شدید از فشردگی زمان و مکان منجر شده که تأثیر گیج کننده و مخربی بر رویه های سیاسی، اقتصادی توازن قدرت طبقات و نیز زندگی فرهنگی و اجتماعی دارد.