مقدمـه
حمد
و سپاس خداوند علی اعلا را که منت وجود بر خلایق نهاد و باب خردورزی و
تربیت بر آنها گشود و صلوات و سلام بر پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و
سلم و ائمه طاهرین که عهده دار تربیت بشریت و رواج فضیلات شدند.
یکی
از مباحث مهم در زندگی حقوقی آدمیان اعمال حقوقی آنهاست که در این میان
قراردادها جایگاه برجسته و ویژه ای را به خود اختصاص داده اند. بگونه ای که
اشخاص برای نیل به اهداف خاص و رفع حوائج و خواسته های درونی خود ناگزیر
به بستن قرا دادها و توافقهای گوناگون تحت عناوین مختلف مبادرت می ورزند.
این معنا همان اصل آزادی قراردادی است که در حقوق ما در قالب ماده 10 قانون
مدنی متجلی شده است که براساس آن: «قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن
را منعقد نموده اند در صورتی که خلاف صریح قانون نباشد نافذ است.»
در واقع اراده اشخاص برسرنوت آنها حاکم است مگر در مواردی که قانون در این راه مانعی به منظور حفظ منافع عمومی ایجاد کرده باشد.
این
ماده قانونی در حقوق ما دارای پیشینه فقهی است چرا که فقهای امامیه در کتب
فقهی و عموما در مبحث شرط با بهره گیری از احادیث وارده دراین خصوص این
موضوع را مورد بحث قرار داده اند.
به
هر حال پذیرفتن آزادی قراردادی راه عادلانه و قابل اعتمادی برای تامین نظم
درروابط مالی و موجبی برای رونق اقتصادی و تنظیم روابط حقوقی بین
انسانهاست و قانونگذار به جای وضع قواعد و ضوابط برای تمامی روابط اجتماعی
که بعضا امکان پذیر نیز نمی باشد توافق اشخاص را بجز در مواردی که مخالف
قانون و نظم عمومی است محترم می شمارد و هر جا که از این روش استفاده مطلوب
برده نشود قانون آن را محدود سازد. آنچنان که در ماده 10 قانون مدنی
نفوذقراردادهای خصوصی منوط به عدم مخالفت صریح با قوانین است و یا ماده 975
قانون مدنی که دادگاهها را از اجرای قراردادهای خصوصی که خلاف اخلاق حسنه و
نظم عمومی می باشند منع نموده است.
گاهی
طرفین ضمن عقد تمایل دارند نسبت به حذف و یاسلب قسمتی از عقد یا آثار آن
توافق نمایند و یا اموری زاید بر آنچه که در متن قرارداد وجود دارد را مورد
توافق قرار دهند بعبارت دیگر گاهی طرفین قرارداد در ضمن معامله بر تحدید
دامنه آثار عقد و یا افزایش اثری بر آن موافقت می کنند که چنین حذف و اضافه
ای محصول عامل و یا پایده حقوقی دیگری به نام شرط است که چون در ضمن
قرارداد اصلی می آید شرط ضمن عقد نامیده میشود. شرط پاره ای از عقد و
تابعی از آن است بنابراین اصل صحت قراردادها یعنی مفاد ماده 223 قانون مدنی
شامل آن نیز میشود و قانون مدنی با قبول این مبنا در دو ماده 232 و 233
مبادرت به شمارش شروط باطل نموده است.
در فقه امامیه نیز لزوم نامشروع نبودن شرط ضمن عقد متفق علیه است.
در
حال حاضر که تحقق قراردادهای پیچیده و گنجاندن شروط متفاوت و به کارگیری
روشهای برتری طلبانه بر مدار نفع شخصی رو به افزایش است آگاهی هر چه بیشتر
شهروندان از صحت و فساد شرط و اینکه چه شروطی مورد حمایت و اجرا قانونگذار و
محاکم است و تاثیر شروط باطل بر عقد و نیز آثار شرط باطل نسبت به طرفین
قرارداد ضرورتی انکار ناپذیر است زیرا بطلان شرط نقش مهمی در عقد دارد و
گاه موجب از بین رفتن قرارداد میشود و این مسئله میتواند در مواردی اصل
مترقی آزادی قراردادها را بلااثر و ناکار آمد جلوه دهد بر همین اساس این
وجیزه که در حد توان و بضاعت مزجاه نگاهی به بند 3 ماده 232 قانون مدنی است
در یک مقدمه و دو بخش و نتیجه مباحث تقدیم میگردد که دربخش اول مفهوم و
مصادیق شرط نامشروع درقراردادها مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است و بخش
دوم به آثار شرط نامشروع اختصاص یافته است.
تا چه قبول افتد و چه در نظر آید
مقتدی نجفی
بخش اول
مفهوم و مصادیق شرط نامشروع
عهد
و پیمان از قدیم الایام مورد توجه و احترام انسانها بوده است و تاکنون نیز
این سنت دیرین، پابرجاست. شرط ضمن عقد نیز به عنوان یکی از مصادیق عهد و
پایبندی به آثار و عواقب آن که در واقع تجلی اراده طرفین است همواره مورد
تاکید شرع و قوانین عرفی بوده است اما این بدان معنی نیست که اعمال اراده و
خواست د وطرف معامله هیچ مرز و چهارچوبی نداشته باشد کنترل اراده ها و
تمایلات سرکش تمام نشدنی و سیری ناپذیر با ابزار قانونی بی تردید موجب
مفیدتر واقع شدن قراردادها در زندگی حقوقی و روابط اقتصادی جاری در جامعه
است.
یکی از ابزارهای
محدودکننده و کنترل کننده اراده افراد در مورد شرط لزوم همگامی آن با شرع و
قانون به معنی عام است. در این بخش طی دو فصل مفهوم
للکتاب الله فلایجوز له و لا یجوز علی الذی اشترک علیه و المسلومن عند شروطهم مما و افق کتاب الله عزوجل»[1]
عبداله
بن سنان از امام صادق نقل نموده که حضرت می فرموده: کسی مجاز نیست که شرطی
مخالف کتاب و سنت مورد اشتراط قرار دهد همچنین کسی مجاز نیست که چنین شرطی
را بپذیرد. مسلمان باید به شروط مورد توافق خود در آنچه که موافق کتاب و
سنت است پایبند باشند
2-
و باسناده (محمد بن یعقوب) عن الحسین بن سعید بن النصر بن سوید عن عبدالله
بن سنان عن ابن عبدالله (ع) قال: «المسلمون عن شروطهم الاکل شرط خالف کتاب
الله عزوجل فلایجوز»
اما
صادق علیه السلام می فرمایند: مسلمین باید به شروط مورد اشتراط خود وفادار
باشند مگر در صورتی که آن شرط مخالف کتاب و سنت باشد که دراین صورت عمل به
شرط جائز نیست.[2]
3- صحیحه نبوی عن ابی عبدالله (ع): «من اشترک شرکا سوی کتاب الله عزوجل فلایجوز ذلک ولاعلیه»[3]
امام
صادق ازنبی مکرم اسلام نقل فرمودن که: جائزنیست که کسی بر خلاف کتاب
خداوند متعال شرطی را مقرر نماید همچنین مشروط علیه نیز مجاز نیست که چنین
شرطی را بپذیرد.
4-
موثقه اسحاق بن عمار عن امیر المومنین علیه السلام: «من شرط لامراته شرطا.
فلیف به لهافات المسملین عن شروطهم. الا شرطا حرم حلالا اواحل حرما»[4]
شروط
خویش پایه ریزی شده است لیکن لازمه وفاداری به شرط را مشروع بودن آن
دانسته است. از اینرو چنانچه درعقد شرطی درج شود که با شرع مخالفت داشته
باشد آن شرط فاسد است.
باید
دانست که در صورت مشروعیت شرط براساس اصل لزوم پایبندی به عهود چنانچه وفاء
به شرط مستلزم انجام فعلی باشد. انجام آن واجب و اگر مبتنی بر ترک عملی
باشد ترک فعل مشروط بر مشروط علیه لازم میشود. اما اگر مفاد شرط انجام فعل
نامشروعی باشد مانند شرب خمر و یا ترک عمل واجبی باشد مانند ترک نفقه زوجه
دائمی بدون عذر موجه، چنین شرطی به واسطه مخالفت با شرع مفاسد میباشد.
اما چنانچه موضوع شرط از اموری باشد که شارع آن را نهی ننموده و در مورد آن
امری نیز نداشته باشد اشتراط آن اعم از اینکه فعل باشد و یا ترک فعل جائز
است زیرا چنین شرطی مخالف کتاب و سنت نیست. به عبارت دیگر هر شرطی که دلیلی
از سوی شارع بر وجوب یا ترک آن نباشد مانعی در اشتراط آن وجود ندارد.
در
خصوص مشروع بودن شرط یعنی لزوم عدم مخالفت آن با کتاب و سنت روایاتی از
ائمه معصومین سلام الله علیهم وارد شده است که بعضی از آنها عینا نقل
میشود:
1- محمد بر
یعقوب عن عده من اصحابنا سله بن زیاد و احمد بن محمد جمیعا عن ابن محبوب عن
عبدالله بن سنان عن ابن عبدالله (ع) قال: «سمعته من اشترک شرکا مخالفا
مفهوم شرط نامشروع از دیدگاه فقه امامیه و قانون مدنی
یکی
از مسائلی که فقها در ضمن مباحث مربوط به عقود د گاه در رساله های مستقل
به آن پرداختند مبحث شرط نامشروع است شرط نامشروع از منظر علماء به شرطی
اطلاق میشود که بر خلاف کتاب و سنت باشد. در این فصل برآنیم تا در دو مبحث
مشروحا به توضیح این امر بپردازیم در مبحث اول شرط نامشروع از دیدگاه فقه و
در مبحث دوم مفهوم شرط نامشروع از دیدگاه قانون مدنی را به تفضیل به بحث
خواهیم نشست.
:: برچسبها:
پایان نامه ,
حقوق ,
شروط ,
نامشروع ,
در ,
قراردادها ,
:: بازدید از این مطلب : 121
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0