مقدمه :
محيط اطراف ما، خانه هايي كه در آن زندگي مي كنيم، همه نياز مبرمي به
برقراري روابط صحيح فرمها، رنگ ها و هم چنين سازمان بندي دقيق بر مبناي اصول بصري
دارند.
- انسان به واسطه
ي زبان گرافيك مي تواند با محيط اطراف خود سخن بگويد و با ديگران ارتباط برقرار كند.
استفاده از گرافيك شهري در مساحت فضاي داخلي خانهها و فضاي بيروني آن ها يعني
كوچه ها، خيابان و فضاي سبز اطراف، در تزئين و زيبا سازي ادارات موسسات و اماكن
عمومي نظير پاركها، نمايشگاهها، فروشگاهها و… براي تمامي افراد در كليه سطوح اجتماعي و در هر سني به نوبه خود
موثر بوده و مورد نياز واقع
مي شود و در ساختار محيطي مناسب و مطلوب نقش بسزايي دارد. محيط مناسب يعني فضايي
كه بشر بتواند در آن جا فارغ از فشارهاي ناخواسته زندگي، رشد كرده و شكوفا شود.
گرافيك و تبليغات
شهري يكي از قديميترين و خالص ترين فرم هاي ارتباطات است. از اولين نقاشي بر روي
ديوار غارها گرفته تا آخرين ويدئو پروجكشن Video Projection و ويدئو وال ها Video Walls .
تبليغات شهري يكي
از قديمي ترين ابزارهاي تبليغات، براي معرفي خدمات و كالاهاست كه شامل انواع
پوسترها، بيلبوردها، طراحي بدنه اتوبوس ها، اتومبيل ها، استندها و حجم هاي
تبليغاتي مي شود.
تبليغات شهري و
محيطي در جهان يك مقوله اقتصادي و بازرگاني تلقي مي شود و هم چون ساير فعاليت هاي
حرفه اي در غرب، ويژگي هاي خاص خود را دارد. تبليغات و گرافيك شهري امروز بيشترين
خدمت را به تراست ها و كارتل هاي اقتصادي
عرضه مي كند. اطلاعات بصري كه توسط طراحان گرافيك به شهروندان داده مي شود، بايد
داراي جنبه هاي زيبايي شناسي و جلب كنندگي و نيز تأثير گذاري لازم باشد. اين ها
مي توانند در غالب تصاوير تابلوهاي تبيلغاتي، اطلاعات فرهنگي، سياسي اجتماعي و
اقتصادي را به جامعه منتقل ساخته، زيباسازي شهري را نيز موجب گردند. بدين شكل است
كه در دنياي حاضر، هنر گرافيك ملزم است كه بخشي از فعاليت خود را در خدمت معماري و
محيط زيست و فضاي شهري قرار دهد و در نظم بخشيدن و ايجاد تسهيلات و زيبا كردن فضاي
شهري شركت داشته باشد.
در ادامه نمونه هاي
جديد از تبليغات شهري و پروژه هاي گرافيك محيطي معرفي
مي گردد: همان طور كه مشهود است، گرافيك و تبليغات شهري علمي است كه در آن چگونگي
استفاده از انواع فرمها، رنگ ها، نقش ها و تصاوير گوناگون به شكل ماهرانه، اصولي و
برنامه ريزي شده در جهت بتر و ساده تر شدن روابط، ارتباطات، ترافيك و همچنين
كاملتر ساختن زيبايي هاي محيط عمومي شهر مطرح شده و مورد بررسي قرار گرفته است.
بديهي است در صورتي كه تدابيري از سوي
طراحان گرافيك شهري در جهت هر چه بهتر شدن طرحها و اصولي بودن عناصر بصري موجود در
فضاي شهري صورت نگيرد، محيط زيست شهروندان به صورت مكاني غير قابل تحمل، متشنج و
ناموزون در خواهد آمد. در حالي كه با ايجاد مجموعه اي متناسب از فرم ها، رنگ ها و
طرح ها مي توان موجبات رفاه و آسايش افراد جامعه را براي زندگي بهتر فراهم ساخت و
روح تازه اي در فضاي شهر دهيد.
گرافيك محيطي
چيست؟
در اروپا و آمريكا. كاربرد گرافيك را
در شكل گيري فضاهاي داخلي و خارجي. در معماري و شهرسازي. با واژه هايي چون Graphics Environmental ( كه گرافيك محيطي ترجمه شده) يا Sing
Design ( كه مي توان آن را طراحي
نشانه ترجمه كرد ) و يا Sinage
( سانياژ = نشانه گذاري ) بيان مي كنند.
كه اگر اين كاربرد در خدمت فضاهاي بيروني شهر
مثل خيابانها.
ميادين. فضاهاي سبز عمومي
و ديوارهاي خارجي ساختمانها باشد به آن City Signs ( علائم و يا گرافيك شهري يا خياباني ) مي گويند. ما از طريق
كتابهاي خارجي با نمونه هاي زيباي گرافيك محيطي به صورتهاي گوناگوني مثل تابلوهاي
جهت يابي در خيابانها و يا محوطه هاي داخلي. سر در ساختمانها و فروشگاه ها و انواع و اقسام تزئينات شهري آشنا
هستيم. و نمونههاي نازيبا و كاربردي هاي غلط آن را در محل سكونت خود مي بينيم و
مورد استفاده قرار مي دهيم ( كه در بيشتر موارد استفاده هم نمي شود ). گاهي براي
زيباتر ساختن محيط زندگي خود سعي مي كنيم از آثار خارجي تقليد كنيم، كه نتيجه حاصل
حتي اسفبارتر است. شايد چون نمي دانيم كه رمز موفقيت در طراحي محيطي، بيش از هر
چيز، شناخت و تسلط بر مفهوم هر دو واژه طراحي و محيط و ارتباط اين دو با يكديگر
است.
از آنجايي كه
پژوهش در هر زمينه اي نيازمند تعريف كردن آن است. جامع ترين تعريفي كه مي توانيم
براي گرافيك محيطي ارايه دهم چنين است: طراحي متناسب و هماهنگ نشانه ها، نوشته ها
و تزئينات به صورت ( يا بر روي و يا در تلفيق ) حجم سه بعدي
( مثل تابلو يا استند ) براي راهنمايي، اطلاع رساني و برقراري هر نوع ارتباط
ديگر،در عين ايجاد زيبايي و حال و هوايي در خور و شخصيتي قابل درك، در هر نوع محيط داخلي و خارجي در يك شهر است.
گر چه در شهرهاي
سده هاي پيشين نيز تابلوها، پانل ها و شكل هاي ديگر اطلاع رساني يا جهت يابي و نيز
انواع مجسمه ها و فرم هاي تزئيني وجود داشته است. اما واژه گرافيك در طراحي محيطي
به عنوان يك تخصص، مانند ساير مقولات و فعاليت هاي گرافيكي، در سده بيستم كشف شده
است. دلايل اهميت يافتن اين هنر از يك طرف به دنبال پژوهش هاي مكرري بود كه از اوايل
قرن حاضر پيرامون مسايل مربوط به كيفيت زندگي شهروندان انجام شد، و از سوي ديگر به
دليل تمايل روزافزون بسياري از هنرمندان پس از عصر مدرن، به بيرون آمدن از محيط
بسته گالري ها بود تا فرصت يابند با فضاي زندگي روزمره عكس العمل مردم روبه رو
شوند. به اين ترتيب راه همكاري معماران و شهرسازان با نقاشان و مجسمه سازان امكان
پذير شد. و همگام با پيشرفت و رواج روزافزون هنر گرافيك در اين دوران، اين هنر نيز
به عنوان شاخه اي از هنرهاي تجسمي مورد استفاده معماران و شهرسازان قرار گرفت. به
اين ترتيب هنر طراحي يك محيط با كمك علائمي كه هم زيبا باشند و هم ارتباط مردم با
مكان ها و رويدادها را ميسر سازند، بوجود آمد. امروزه، شهرهاي مهم جهان حول و حوش
تجارت و توريسم با يكديگر در رقابتند و پيوسته در حال پيدا كردن علائمي جذابتر
براي راهنمايي و جلب توجه ملاقات كنندگان هستند. در عين حال همه ساله ساختمانها و
مراكز بسياري در دنيا ساخته مي شوند كه به دلايلي مشابه، گرافيك هاي تازه تري را
با خود به همراه مي آورند. به اين ترتيب، هر سال شاهد گرافيك هاي محيطي جديدتر و
خلاقانه تري هستيم، و با پيشرفت هاي تكنولوژيك در طراحي و ساخت تابلوها نيز اين تازگي
و خلاقيت را تشديد مي كنند.
گرافيك محيطي (
محيط هاي بسته ) مغازه ها و فروشگاهها
اهميت رو به رشد
فروشگاه ها در دنياي هنري معاصر، پيامد منطقي مصرف بالاي مصرف كنندگان در پايان
قرن بيستم است پس مي توان گفت فروشگاه ها پديده هاي نوي قرن بيستم مي باشند.
در حال حاضر كه در
قرن بيست و يكم مي باشيم مشاهده مي كنيم كه فروشگاه ها ما را به سوي تغييرات زماني
سوق داده و تصوير واضح و روشني را از خريد براي ما نمايان ميسازند.
امروزه فروشگاه ها
به ما مي گويند كه ما چه هستيم و چه كاري مي كنيم و همچنين آئينه تغيير اهداف و
آرمان هاي ما مي باشند. فروشگاه ها مجراهاي مختلفي هستند كه مي توانند به ما امكان
دست يابي به ابعاد جزئي و پراكنده و ظاهراً مكمل را بدهند.
بايد به اين نكته
توجه شود كه چگونه ساختارهاي اقتصادي و اجتماعي مفاهيم رفاه و مصرف گرائي را به هم
نزديك كرده اند. فروشگاه ها مركز توجه شده اند و به عنوان معابدي در دنياي جديد
خريد و فروش مطرح شده اند در نتيجه چيزي كه در گذشته يك نياز ضروري بود ( خريد
لباس، كفش و غذا و …
) اكنون به صورت يك فعاليت تفريحي در آمده و فروشگاهها انعكاس واقعي از سليقه و عادت جامعه مدرن هستند.
امروزه طراحان با
در نظر گرفتن اصول و امكانات نورپردازي طراحي يك فروشگاه را به عهده مي گيرند.
فروشگاه ها كه تصورات رويائي را از ذهن طراح به ببيننده منتقل
مي كنند و آنها را به صورت عيني همراه با سنت جامعه نمايان مي سازند، اكنون شبيه
به يك تئاتر شده اند.
در مقابل اين
فروشگاه ها كه محصولات غول آساي جامعه معاصر هستند فروشگاه هاي سنتي بايد براي
مبارزه با تناسب روبه افزايش آنها سلاحهاي مختلفي را به كار گيرند فروشگاه هاي
كوچك مجبور به استفاده از متدهاي مبتكرانه و زيركانه اي براي مقابله با اين پديده
جديد هستند تا بتوانند موقعيت خود را چه در سلسله مراتب بازارهاي داد و ستد و چه
در ارتباطات شخصي، حفظ كنند.
امروزه ديگر
خريدار فقط خواهان خريد يك جنس نمي باشد و مي بايد حق انتخاب داشته و در انتخاب
خود آزاد باشد. او براي خريد آنچه كه واقعاً خواستارش است، پول مي پردازد و خواهان
آن است كه هم ارز پول، جنس دريافت كند. يا به عبارت ديگر آنها پولشان را براي جنسي
پرداخت مي كنند كه واقعاً نياز دارند.
فروشگاه ها ارتباط
نزديك و تنگاتنگي در جامعه ما ميان تفريح و مصرف به وجود
مي آورند. شناسائي و تطبيق سرگرمي با مصرف جايگاه خود را در ريشه هاي معناشناسي در
اصطلاح تجارت پيدا كرده و داراي يك معناي دوگانه است كه مبادله ساده كالا را
همانند ارتباطات اجتماعي معرفي مي كنند. اين دوگانگي كه فعاليت تجاري را با
نيازهاي اجتماعي آدمي به عنوان يك ماهيت تمدن تركيب مي كنند از يك سري پديده هاي
معماري ناشي ميشود. اين امر، منجصر به جامعه غرب نيست زيرا با بازارهاي آسيايي
نيز همكاري دارد. نظير فضاهاي عمومي اكنون فروشگاه ها نه تنها به عنوان بازارهاي
خرده فروشي بلكه به عنوان اماكن تجمع براي فعاليت هاي تفريحي و سرگرمي و ارتباطات
اجتماعي در متن جامعه ادغام شده اند بنابراين برنامه معاصر نه تنها در صدد تطابق
تجارت بازار با سرگرمي و تفريح است، بلكه مي خواهد آماده شود تا نيازهاي همگاني را
در رابطه با ارتباط مصرف و سرگرمي برآورده سازد.
فروشگاه ها در اين
زمينه كاملاً مستقل عمل كرده و تمامي نيازهاي خريداران را در سرويس دهي و
فعاليتهاي سرگرم كننده با هم ادغام مي كنند. بدون ترديد اين گسترش نقش مركز خريد
بدون تأثير با شكل معماري آن نيست. اكنون طراحي معماري مي بايستي يك طيف وسيع تري
از نيازها را برآورده سازد.
از نظر عملكرد
شهري فروشگاه ها بايد نظير فضاهاي عمومي به آساني در دسترس بوده و مانند گذشته كه
فاضاهاي فروش نظير ميادين و فروشگاه ها در مراكز اصلي شهر و روستا بودهاند، در
مركز شهر واقع شود. شكل زنجيره فروشگاه ها با فرمولها، سيستمها و بر اساس مطالعات
فروش و تجارت همكاري دارد و هميشه شامل كدهاي سحرآميز است كه از اشكال، رنگها و
علائم متمايز كننده نشانه شناسي ساخته مي شوند و طراحي داخلي و خارجي را در نشانه
شناسي معماري غرق مي كنند.
براي ساخت مكاني
عمومي به طور موفقيت آميز كه اشكال مشخص زنجيره اي را دارا باشد و در عين حال قابل
نفوذ و انعطاف پذير باشد، به دو موضع بايد توجه داشت:
1- فروشگاه ها
بايد با محيط اطراف خود تناسب داشته باشد.
2- هر فضا بايد با
توجه به وحدت زنجيره تفسير و توجيه شود.
نقش گرافيك
محيطي در اجتماع
موارد كار در
گرافيك محيطي، به نوع محل، ابعاد و نيازهاي آن بستگي دارد و واقعاً
نمي توان گفت كه همه محيط ها به يك اندازه به علامت، پيكتوگرام، يا تابلو
نيازمندند، با اين وجود كليه سيستم هاي گرافيك محيطي چهار كاربرد كلي دارند:
1- تشخيص هويت يك
منطقه يا يك مكان يا ساختمان به مثابه يك
نماد شهري.
2- راهنمايي مردم
براي رسيدن به مقاصد مورد نظرشان از طريق جهت يابي.
3- اطلاع رساني به
مردم از مكان ها، فعاليت ها و رويدادهايي كه از آن بي خبرند.
4- تزئين و
زيباسازي محيط كه در عين زيبايي مي تواند سه كاركرد قبلي را هم داشته باشد.
بدون شك انساني كه
در محيط زيبا و با هويتي زندگي مي كند. انساني با روحيه خواهد بود و مي تواند خود
را موجود با هويتي بداند. اين كه محيط مناسب مي تواند موجبات زندگي اجتماعي و
رواني بهتر، انرژي بيشتر، پيشرفت اجتماعي و حتي وحدت ملي را فراهم كند، واقعاً
شعار نيست. چيزي كه متأسفانه در ايران مسئولان و دولتمردان كم اهميت مي انگارند.
شايد چون تصور مي كنند هزينه اي كه بايد براي زيباسازي محيط بپردازند. از هزينه
هايي كه اكنون براي مقاصد ديگر ( و كمتر مفيد ) مي پردازند. بيشتر خواهد بود، كه
يقيناً چنين پنداري غلط است به هر حال، ما در تهران در محيطي با هويت و قابل درك،
زندگي نمي كنيم و يقيناً مهمترين عامل در عدم وجود روحيه ملي و بي هويتي عمومي در
شهرمان را نمي شناسيم.
(مشكلاتي كه
طراحان گرافيك محيطي با آن روبرو مي شوند ): يكي از مشكلاتي كه معمولاً طراحان (
به ويژه طراحاني كه براي محيطهاي بيروني در شهركار مي كنند ) در سراسر جهان با آن
روبه رو هستند آن است كه روند طراحي گرافيك همزمان با ساخت منطقه انجام نمي گيرد.
و يا هيچ گاه براي اجزاء گوناگون تشكيل دهنده منطقه، در يك زمان طراحي انجام نمي
شود. در اين گونه موارد هماهنگي جزئيات كاملاً تكه تكه با كل پروژه بسيار
مشكل است.
مشكل ديگري كه در
بسياري از نقاط جهان ( مثلاً در ايران ) وجود دارد. عدم برنامه ريزي و تأمين بودجه
مناسب براي گرافيك محيطي است. اين در حالي است كه با انديشه و خلاقيت و با اتخاذ
روش اجرايي درست، مي توان با ارزانترين مصالح، زيباترين طرحها را پديد آورد. يكي
ديگر از مهمترين مشكلاتي كه طراحان در سراسر جهان ( بازهم به ويژه در زمينه گرافيك
شهري ) با آن مواجه هستند، محدوديتي است كه به طرح تحميل مي شود. مثلاً هنوز
طراحان گرافيك محيطي به شكلي يكنواخت در كارشان از واژگان و پيكانها سود مي جويند
و دليلشان هم قابل درك بودن آنها براي مردم است. اما هيچ تحقيقي ثابت نكرده است كه
اين روشهاي كليشه اي كه در اصل توسط دولت، مهندسان مشاور و طراحان شهري به گرافيست
ها تحميل مي شود، به تنهايي بهترين روش براي جهت يابي است. مهندسان معمولآً مدارك
بسياري را به رخ مي كشند كه روشهاي استاندارد درست تر است. اما طراحان بايد براي
متقاعد كردن مديران برنامه ريزي، سخت تلاش كنند، حتي اگر اين اصرار براي تصويب، به
اندازه زمان اجراي طرح طول بكشد. اما بزرگترين مشكلي كه طراحان گرافيك محيطي با آن
روبه رو هستند اين است كه بيشتر مردم مفهوم نمادها و علائم تصويري را دشوار
مي يابند، و طراحان تصميمات طراحي را تقريباً هميشه بر اساس تجربه هاي شخصي و با
پيش فرضهاي نادرست از آگاهي مردم مي گيرند. به همين دليل است كه بسياري از طراحان
از نوشته به جاي نشانه استفاده مي كنند كه اين نفي هدف و غفلت از مسئله ارتباط بين
المللي است و در اين مورد لازم است كه طراحان نمادها و تصاوير خود را ارزيابي كنند
تا ببينند كه مردم آنها را درك مي كنند يا نه، تا از قابليت و صراحت نشانه هايشان
از راه آزمايش همگاني و مشورت با يكديگر مطمئن شوند.
يافتن پيكري در
خور در يك محيط واقعي، كمپلكسي بسيار پيچيده است اما نتيجه مي تواند مشخصاً ارزنده
باشد.
يك سيستم راه
يابي، اطلاع رساني و هويت بخشي قابل درك و مشخص، ملاقات كنندگان را متأثر ساخته و
به آنها احساس توأمان نظم و راحتي مي بخشد. طراحي علائم محيطي، يا وجود مشكلات
بسيار، بيش از هر پروژه گرافيكي ديگر، مي تواند مردم را تحت تأثير قرار دهد.
براي رسيدن به اين
هدف گرافيك محيطي بايد كارآمد باشد هر گونه تزئين و تبليغ در اين زمينه كه صرفاً
جنبه ظاهرسازي داشته باشد چند روزي بيشتر دوام نمي آورد. در ايران نمونههاي بسياري را در اين زمينه مي توان مثال آورد.
سينماها، كافه ها يا فروشگاه ها يا حتي مراكز فرهنگي كه با دنگ و فنگ بسيار آغاز
به كار مي كنند و به دليل نداشتن مطالعه درست در آرايش محيطشان، پس از مدت كوتاهي
از شكل افتاده و نفرت انگيز به نظر مي آيند وضعيت خيابانها و ميادين شهرهايمان نيز
از اين اسفبارتر است. به طوري كه مردم در بيشتر موارد از آنها گريزانند. فكر مي
كنم وقت آن رسيده باشد ( يا شايد وقتش گذشته باشد ) كه براي دست يابي به يك محيط
زندگي سالم، زيبا و با هويت در شهرمان چاره اي بينديشيم.
البته مشكل طراحي
محيطي در ايران، فقط عدم وجود تابلوي خوب يا آرايش زيبا نيست. مسئله اصلي اين است
كه شهرسازي يا گسترش شهري در 60 سال اخير، بدون رعايت اصول و قواعد زيبايي شناسي
انجام شده و معماري داخلي يا خارجي بيشتر ساختمان ها يا مكان ها نيز متناسب و
ناهماهنگ با محيط شهري يا ساختمان هاي ديگر است.
در حالي كه در معماري و شهرسازي شهرستان هاي ايران در قرون گذشته يا تهران
اوايل قرن حاضر، اين اصول زيبايي شناسانه رعايت شده است. ناهماهنگي و بلبشويي كه
در خيابان ها و ساختمانهاي تهران مي بينيم به حدي است كه علائم و تابلوها ( حتي
اگر قابل درك و زيبا هم طراحي شده باشند كه نشده اند ) نه تنها زشتي ها و بي
قوارگي ها را نمي پوشانند بلكه به شلوغي و پيچيدگي محيط هم مي افزايند. مثل تن
زخمي و بيماري كه به مرهم نياز دارد ولي ما آن را با لباسي رنگين بپوشانيم. اگر
گروهاي طراحي محيطي در ايران شكل بگيرند. وظيفه شان در وهله اول طراحي تابلوي
مناسب نيست. بلكه حذف همه ظواهر و اضافاتي چون علائم، تابلوها، رنگ ها و تجهيزات
اضافي و ناهمگون است، تا به پايه و اساس معماري محيط برسند. مشكلات تن زشت و رنجور
ديوارها، درها و پنجره ها و پياده روها و … را بشناسد و سپس لباسي نو كه همانا تابلوها و تزئيناتي با هويت و
راه گشا باشد، به تنش كنند.
انواع گرافيك
محيطي و نمونه هاي آن در جهان:
انواع گرافيك
محيطي:
از لحاظ نمايش
گرافيك محيطي را مي توان به دو دسته تقسيم نمود:
1- گرافيك محيطي
دو بعدي يا مسطح تصويري و پيكتوگرام
2- گرافيك محيطي
سه بعدي يا حجمي مانند POP
اشكال و احجام نمايشي مانند مجسمههائي كه در گوشه و كنار شهر به چشم مي خورند.
1- گرافيك محيطي
مسطح يا دو بعدي:
پيكتوگرامها،
سملبها، علائم تصويري و …
معمولاً بصورت مسطح يا دو بعدي نمايش داده مي شوند كه برتري اين نوع پيام رساني در
اين است كه به جاي آنكه گرافيست مجبور باشد منظور خود را به چند زبان و به ناچار
در تابلوهاي بسيار بزرگ بيان كند
مي تواند با علائم ساده اي بيان نموده كه نه تنها براي تمامي مليتها قابل فهم باشد
حتي افراد بيسواد نيز از آن بهره ببرند.
روانكاران و
روانشناسان اجتماعي از اين نوع تصاوير با عنوان اطلاعات برق آسا نام
برده اند.
2- گرافيك محيطي حجمي
يا سه بعدي:
معمولاً طراحان
گرافيك و نقاشان يا در آثار خود از حجم استفاده كرده يا با استفاده از تكنيكهاي
ديگر در پي ايجاد و تداعي حجم مي باشند كه اينگونه موارد در طراحي سر در سينماها و
مغازه ها، پاساژها و حتي در شعارهاي ديواري با سايه زدن و استفاده از خطوط
كمكي سعي در تداعي حجم داشته اند.
توضيح در طراحي
گرافيك محيطي به طور كلي به دو گروه تقسيم مي شود.
1- كارهاي گرافيك
حجمي كه براي نمايش كالا و اشياء مختلف بكار گرفته مي شود و بيشتر جنبه تبليغاتي
دارند به اين كارها به طور عام P.O.S كه مخفف Point
Of Sells وP.O.P
كه مخفف كلمه point of Purchase
است اطلاق مي گردد.
( در همين صفحه
نمونه هايي از آن را مشاهده مي كنيد. )
2- كارهاي گرافيكي
محيطي حجمي فضاي عمومي.
تقسيم بندي
ديگر گرافيك محيطي:
الف) گرافيك محيطي
فضاي باز:
طرحهايي كه در
پاركها، خيابانها، مراكز تفريحي، ورزشي و … استفاده مي شود را
مي توان نام برد.
ب) گرافيك محيطي
فضاي بسته:
گرافيك محيطي فضاي
بسته مانند گرافيكهايي كه در فروشگاه ها منازل، محلهاي كار، (فرودگاه ها) غرفههاي نمايشگاه ها و غيره مي
باشند.
طراحي فروشگاه :
طراحي
فروشگاه در تعريف كوتاه لغوي عبارت است از
:
برنامه ريزي و
نمايش يك مكان براي به تصوير كشيدن واحد سرويس دهي براي استفاده از يك مورد
تأكيدهاي خاص با يك روش منحصر به فرد مي باشد.
امروزه طراحي
فروشگاه يك اصطلاح بين المللي است. در روزگاران گذشته موانع فرهنگي يا هنري مفاهيم
فروش يك كشور را از كشور ديگر جدا مي كرد. امروزه در جهان با دنياي بزرگ و بي مرز
طراحي فروشگاه ها روبرو هستيم.
مقوله طراحي
فروشگاه جدا از موضوعات ديگر به عنوان يك اقتباس ساده يا يك تبادل عقايد شروع به
كاركرد. طراحان لباس اروپايي در ده هاي 80 و 90 به امريكا حركت كردند و ما را با
اهداف طراحي فروشگاه اثاثيه فروشگاهي و سبك هاي تزئين و آرايش غرفه ها آشنا كردند
و سرانجام اين موضوع به بوتيك هاي پاريس، لندن، رم و ميلان ختم شد.
بشر مايل است آنچه
مي بيند و با آن سازگار مي شود، چيزي باشد كه دوست دارد و كالاي مصرفي براي او
هيجان انگيز باشد. براي ساليان سال كشورهاي اروپائي و آسيائي از معماران امريكائي
دعوت كردند تا در نظارت و طراحي فروشگاه ها شركت كنند. زيرا سالهاي متمادي، طراحان
آمريكائي در طراحي، آرايش و تنظيم فروشگاه ها موفق بوده اند. فروشگاه سه سالانه
اروپائي در دو سلدورف مكاني بود كه مردم اروپا، آسيا و امريكاي شمالي، مركزي و
جنوبي براي آموختن درك و تبادل عقايد و اجناس گردهم جمع مي شدند.
امر بين المللي
شسدن در نمايشگاه نادي در نيويورك و واوم
( Wavm ) در
وست كست ( West Coast
) از طريق تلويزيون و ماهواره كمه تصاوير اين نمايشگاه را به كل جهان پخش مي كرد
فروش جهاني به خارج از فروشگاه هاي منطقه اي سرازير شد. در اين فروشگاه هاي
ساليانه ميزان بين المللي شدن رشته طراحي فروشگاه
مشخص مي شود. و به اين ترتيب امروزه شاهد نظم و آرايش فروشگاه ها و مغازه
ها در سطح جهان هستيم.
تناسبات فروشگاهي،
مدلها، اسباب و اثاثيه و مفاهيمي كه سابق بر اين به عنوان سبك اروپائي در نظر
گرفته مي شد اكنون بخشي از زبان طراحي بين المللي است و اين امر نظير روشهاي نمايش
و تجارتي است كه توسط طراحان آمريكائي توسعه يافت و اكنون در فورشگاه هاي خارجي به
معرض نمايش گذاشته مي شود.
نورپردازي امري
است كه گستره بين المللي دارد با اين حال هر ملتي بسته به آداب و رسوم و سنت هاي
فروش كالاهايش اين قابليت را بكار مي گيرد.
طراحي مغازه و
فروشگاه ها در دهه 1980 در تطابق با موقعيت و وضعيت و كاركرد متنوع شد. مناطق مركب
نظير مراكز فروش و بوتيك ها، در دسترس عموم بودند.
طراحي فروشگاه يك
فعاليت خلاقه است كه در اين فعاليت حس شخص صاحب فروشگاه در مورد زيبائي و حساسيت
كار، باعث ازش بخشيدن بيشتر به اين محيط
مي گردد. طراحي داخلي، امروزه در نانوائيها، شيريني فروشي ها، فروشگاه هاي مشروبات
الكلي، جواهر فروشي ها و غيره نفوذ كرده و ديگر قلمر انحصاري تشكيلات فروش پوشاك و
كفش نيست.
ابتداي تا امروز
را بطور مختصر مورد برسي قرار داده به موارد و مسائل فني حجم سازي و روشهاي
هنرمندان و صنعتگران در اين عرصه بيان نماييم. در آثار حجمي و نقش برجسته هاي گذشته
هنرمندان و مجسمه سازي تصوري از حركت و معناي چرخش حجم در محيط و پيشروي آن در فضا
و يا پيشروي فضا در آن را نداشتند و حجم و مجسمه را به عنوان عاملي كه مي تواند از
هر زاويه و چرخش حركت ديدي نو را به بيننده نشان دهد. به كار نرگفته اند و تصورشان
از حجمي فرمي تخت و ثابت بوده كه در نگاه از پهلو يا زوايه اي غير از روبرو ديگر
كمترين نشانه اي از اثري كه از روبرو مي تواند داشته باشد را در آن نمي يابيم.
پروژه:
پاي گودزيلا
مشتري:
Toter Carts
شركت
طراح: Shorey Studios, inc
كارگردان
هنري: Fred Shorey
ابعاد:
m2. 1 × m 4. 2
براي
نمايش دوام محصولات شركت Toter Carts، شركت تبليغاتي Shorey تصميم
به ساخت يك مجسمه از پاي گودزيلاي افسانه اي گرفت. اين مجسمه را از ماده Styrofoam
ساختند و بعد روي آن را با رنگ بسيار مقاومي پوشش داده بودند، رنگ ها طوري انتخاب
شدند كه حالت طبيعي پاي گودزيلا نمايش داده شود. اين مجسمه در نمايشگاه و در غرفه
شركت نماد شناسايي شركت داده شد و ابعاد آن ارتفاع 4/2 متر و عرض 2/1 متر بود.
پروژه:
نمايشگاه ايالت آيوا 1999، تابلوي تبليغاتي با عنوان دخل خودت رو بيار ( Knockout
yourself )
مشتري:
نمايشگاه ايالت آيوا آمريكا
شركت
طراح: Sayles Graphic Design
كارگردان
هنري: John Sayles
طراح:
John Sayles
ابعاد:
m3 × m1. 6
نمايشگاه
ايالتي آيوا به دليل حيوانات اهلي آن بسيار مشهور است، ار اين روبه كار بردن نماد
حيوانات در تابلوي تبليغاتي مي تواند بسيار مناسب باشد. شركت طراحي Sayles سيليس
با استفاده از تصاوير حيوانات در رنگ هاي قرمز، زرد و طلايي.، هم
محل نمايشگاه را دكور كرده است و هم در آفيش ها از اين افكت ها استفاده نموده است.
مجموعه رنگ ها به صورت تكراري در تابلوي تبليغاتي استفاده شده است. به خصوص عنوان
دخل خودت رو بيار مخاطبان را به شركت در اين نمايشگاه ترغيب مي كند.
پروژه:
محاكمه
مشتري:
Zuni lcosaltedron
شركت
طراح: Kan & Lau
كارگردان
هنري: Freeman Lau Sin Hon
طراح:
Freeman Lau Sin Hon
ابعاد:m4× m5. 1× m5. 2
براي
نمايش يك ماجراي غم انگيز محلي، شركت Kan
& Lau اين مجسمه را
طراحي كرد. اين مجسمه طوري به نظر مي رسد كه باعث بالانس شدن چيزي در بام مركزي
فرهنگي هنگ گنگ مي شود. روح اين طراحي مربوط به چالش هايي است كه مردم با سياست و
جامعه دارند و اين چالش ها روبه افزايش است و اين مجسمه از جنس فايبرگلاس، آهن و
چوب بوده و مهم ترين وجه آن، نصب در يك كيدان عمومي مي باشد.
پروژه:
Provo Towne Centre Signage طراحي گرافيك يك مركز خريد
مشتري:
Law Kingdon
شركت
طراح: Greteman Group
كارگردان
هنري: Sonia Greteman
:: برچسبها:
رایگان ,
دانلود ,
مقاله ,
پژوهش ,
پروژه ,
تحقیق ,
ورد ,
word ,
بررسي لزوم گرافيك محيطي براي محيطهاي بسته ,
گرافیک ,
هنر و ادبیات ,
مقاله هنری ,
مقاله گرافیک ,
پوسترهاي معلق ,
گرافيك محيطي چيست ,
گرافيك محيطي ,
گرافيك محيطي حجمي يا سه بعدي ,
گرافيك محيطي حجمي يا دو بعدي ,
سير تحول گرافيك محيطي همراه با پيشرفت تكنولوژي ,
سواد بصري در گرافيك محيطي ,
عوامل گرافيك محيطي و تاثير آنها در فروش ,
سابقه تاريخي گرافيك محيطي ,
تاريخيچه گرافيك محيطي ,
:: بازدید از این مطلب : 186
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0