1 چکیده
انسانها همواره در زندگی دچار انواع مشکلات و گرفتاری می شوند و از مشکلاتی که برایشان اتفاق می افتد ناراحت شده و زبان به گلایه و شکایت می گشایند و همیشه خواهان خوشی، آسایش و دوام رفاه هستند. در پشت این مشکلات و گرفتاریهای حکمتهایی وجود دارد که اکثراً به آن کم توجه یا آز آن غافل هستند و در هنگام مواجهه با این مشکلات دچار نوعی اضطراب و آشفتگی درونی می شوند و آنها را برای خود مصیبت فرض می کنند. در جهانی که حرکت و تلاش مقوّم آن است، اصطکاط و تصادم لازمه آن است. همواره سعادت انسان در رسیدن به کمال مطلوب است و کمال مطلوب زمانی تحقق می پذیرد که فقدان و محرومیت در کار باشد. اگر زندگی بدون این گرفتاریها باشد، راکد و یکنواخت می ماند. در حقیقت مشکلات به کالبد زندگی بشری روح تازه ای می بخشند و آن را به حرکت و جنبش در می آورند و برای تکامل و سعادت انسانها لازم و ضروری هستند. اگر کسی ربوبیت و مالکیت الهی را بر هستی بداند و به آن باور داشته باشد و حکمت و فلسفه زندگی در دنیا را بشناسد، در می یابد که دنیا اقتضائاتی دارد که از آن جمله مصیبتها رنجها و دردهاست و انسان باید در کنار این امور خود را به کمال برساند. آنچه باعث آسان شدن مصیبتها و تحمل راحت تر آنها میشود، همان معرفت نسبت به خدای متعال و تذکر فلسفه آفرینش و اهداف آن است. اگر کسی حقیقت هستی و جایگاه خود را در هستی در کنار خالقیت و ربوبیت و حکمیت الهی درک کند در می یابد که هر چیزی در هستی بنا به هدفی آفریده شده و حکمت و فلسفه ای دارد.. مشکلات انسان یا ریشه در افکار و اعمال او دارند یا اینکه سنت الهی محسوب می شوند. اگر ریشه در خطا و گناه انسانها داشت با اصلاح رفتار و اعمال در جهت دفع و رفع آنها اقدام می نماید و اگر سنت الهی بود با بهره گیری از آن و صبر و شکیبایی در برابر آن، مشکلات و مصائب را به عامل رشد و کمال خود تبدیل می کند.
:: برچسبها:
فلسفه گرفتاری ,
مشکلات ,
مصائب ,
صبر بر مصیبت ,
:: بازدید از این مطلب : 76
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0