عنوان مقاله: اقسام علوم اسلامي و معرفي هر يك از آنها
قالب فایل: WORD
تعداد صفحات: 49 صفحه
فهرست مطالب:
علم منطق--------------------------------------------------- 1
تعريف منطق ------------------------------------------ 2
فايده منطق -------------------------------------------- 2
خطاي ذهن--------------------------------------------- 3
موضوع منطق------------------------------------------ 4
تصوير و تصديق--------------------------------------------- 5
علم و ادراک-------------------------------------------- 6
ضروري و نظري --------------------------------------- 6
کلي و جزئي------------------------------------------- 7
نصب اربعه ------------------------------------------- 8
کليات خمس ------------------------------------------- 8
روابط فلسفه وعرفان------------------------------------------ 16
نظريه «خلق جديد» عرفا----------------------------------------- 19
فلسفه اسلامي پيش از ملاصدرا---------------------------------- 22
فلسفه نقادي------------------------------------------------- 34
فلسفه و کلام در دوران اسلامي----------------------------------- 35
عقل در دين و فلسفه------------------------------------------- 37
نسبت علم و فلسفه جديد با اسلام--------------------------------- 41
دين با علم و فلسفه جديد نمي تواند جمع شود------------------------ 43
منبع------------------------------------------------------- 48
* بخشی از ابتدای مقاله:
علم منطق
يکي از علومي که از جهان خارج دارد حوزه فرهنگ اسلامي شد و پذير ش عمومي يافت و حتي به عنوان مقدمه اي بر علوم ديني جزء علوم ديني قرار گرفت علم منطق است.
علم منطق از متون يوناني ترجمه شد، واضح و مدون اين علم از سلطاطاليس يوناني است. اين علم در ميان مسلمين نفوذ و گسترش فوق العاده يافت اضافاتي بر آن شد و بر سر حدکمال رسيد.
بزرگترين منطق هاي ارسطويي که در ميان مسلمين تدوين شد منطق الشفاي بوعلي سينا است .
منطق الشفا چندين برابر منطق خود ارسطو است . متن يوناني، ترجمه عربي و هم ترجمه ديگر منطق ارسطو به زبانهاي ديگر اکنون در دست است . منطق ارسطو را ضين بن اسحاق ترجمه کرد و اکنون عين ترجمه موجود است .
در قرون جديد به وسيله فرانسيس بيکن انگليسي و دکارت فرانسوي منطق ارسطويي سخت مورد هجوم و ايراد قرار گرفته سالها و بلکه در سه قرن گذشته در حاليکه اروپا ايمان خود را به منطق ارسطويي به کلي از دست داده بود تدريجاً از شدت حمله و هجوم به آن کاسته شد . براي ما لازم است نه مانند عده اي چشم بسته منطق ارسطويي را ينپذيريم و همچنين مانند عده اي ديگر چشم بسته آن را محکوم نکنيم بلکه تحقيق کنيم و ببينيم ارزشي که منطق ارسطويي براي خود قايل است چه ارزشي است . ناچاراً بايد آن را تعريف کنيم .
تعريف منطق
((منطق قانون صحيح فکر کردن است )) يعني قواعد و قوانين منطقي به نزديک مقياس و معيار و آلت سنجش است که هرگاه بخواهيم درباره برخي از موضوعات علمي يا فلسفي تفکر و استدلال کنيم بايد استدلال خود را با اين مقياس ها و معيارها بسنجيم و ارزيابي کنيم که به طور غلط نتيجه گيري نکنيم .
فايده منطق
از تعريفي که براي منطق ذکر کرديم فايده منطق جلوگيري ذهن است از خطايي در تفکر با در اينجا لازم است فکر و تفکر را تعريف کنيم زيرا تا تعريف فکر ، به مفهومي که منطق در نظر دارد روشن نشود، ابراز بودن منطق براي فکر و به عبارت ديگر ((خطاسنج)) بودن علم منطق براي فکر ، روشن نمي شود.
تفکر عبارت است از مربوط کردن چند معصوم به يکديگر براي به دست آوردن معلوم جديد و تبديل کردن يک مجهول به معلوم .
در حقيقت تفکر عبارت است از سير و حرکت ذهن از يک مطلوب مجهول به سوي يک سلسله مقدمات معلوم و سپس حرکت از آن مقدمات معلوم به سوي آن مطلوب براي تبديل آن به معلوم .
ذهن معلومات خويش مجهولي را تبديل به معلوم مي کند و بايد به آن معلومات شکل و نظم و صورت خاص اساساً عمل فکر کردن چيزي جز نظم دادن به معلومات و پايه قراردادن آنها براي کشف يک امر جديد نيست پس وقتي که مي گوييم منطق قانون صحيح فکر کردن است و ازطرف ديگر مي گوييم فکر عبارت است از حرکت و سير ذهن از مقدمات به نتايج معني اش اين مي شود که منطق کارش اين است که قوانين درست حرکت کردن زمين را نشان مي دهد.
پس کار منطق اين است که حرکت ذهن را در عين تفکر تحت کنترل خود قرار دهد.
خطاي ذهن
ذهن هنگامي که تفکر مي کند ممکن است صحيح عمل کند و ممکن است دچار خطا گردد. منشا خطا يکي از دو امر ذيل ممکن است باشد
1- آن مقدماتي که آنها را پايه قرار داده و معلوم فرض کرده خطا و اشتباه باشد يعني مقدماتي که مصالح استدلال ما را تشکيل مي دهد فاسد باشد.
2- نظم وشکل و صورتي که به مقدمات داده شده غلط باشد يعني هرچند که مصالح استدلال ما درست باشد ولي شکل استدلال ما غلط است .
از مجموع آنچه گفته شد معلوم گشت که ارزش منطق ارسطويي اين است که خطا سنج عمل فکر کردن است . يعني خطاسنج صورت و شکل استدلالهاي انساني است . اما اين که منطق چه قوانيني براي درست استدلال کردن عرضه مي دارد مطلبي است که از تحقيق تفصيلي منطق روشن مي شود....
:: برچسبها:
علوم اسلامی ,
منطق ,
ادراک ,
فلسفه ,
نصب اربعه ,
عرفان ,
عقل ,
دین ,
کلام ,
:: بازدید از این مطلب : 174
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0